کلبه ذهنم ...

گذر جوانی مادر بزرگ!!

تبلیغات تبلیغات

باید به خودت افتخار کنی

باران میزند باران بهاره وحشیه وحشی از آن باران هایی که لب پنجره ، دلت صدای قمیشی می خواهد یک عالم بغض وا کردن برچسب خورده ام ترسیده ام ولی حداقلش این است وقتی برچسب داری اینقدر خود سرزنشی نمیکنی هر روز آرزو می کنم بودن را ولی یکهو وحشتناک میشود و بغض میکنم من میترسم به خودم و درمانگر فوش میدهم او را مبرا میکنم مسولیت را دوباره روی دوش خودم میکشم لعنت بهت من فقط بغض شرم دارم اشک میریزد من مضطرب تر از آنم که بتوانم تسلیم شرایط نباشم نمیدانم چرا باز خودم را
کلبه ذهنم ... ، ۱۴۰۳-۰۳-۲۵ ، متفرقه
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

آخرین مطالب این وبلاگ

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها